آیین فرا رفتن

ساخت وبلاگ

نام خورشیدی کاروان سالار «شهیدان خدایی» و پیشوای « بلا جویان دشت کربلایی» در سپیده دم ازل، بر دل های شیفته ی دردمند تابید. این نور و شور، با درد و عشقی همسفر بود که دل « آدم ابولبشر» را در لحظه های نخستِ تحمل بار امانت ، لرزاند .

آدم در گرداب بلا افتاده بود. باید خود را به یاری «کلمات» از خدا آموخته ، نجات می داد. « فَتَلَقّی آدَمُ مِن رَبِّهِ کَلَمات .....» (بقره،37)

«کلمات» را بر زبان می آورد و پروردگار را به آن نام های تابناک سوگند می داد . فقط پنج نام بود و همه چیز به دلخواه پیش می رفت . امین وحی ، بر کار آدم نظارت می کرد و راهنمای او در ادای «کلمات» بود . آدم به فضل آفریدگار ، امید وار بود و لبخندی ، به لطافت شکوفایی یاس های سپیده دمان ، بر لب داشت . او خداوند « حمید» را به نام تابان «محمد» ، توانای « عالی » را به نام نور افشان « علی » ، فاطر آسمان ها و زمین را به نام رخشان «فاطمه » و نیکی آفرین « محسن» را به نام روشن « حسن» به فریاد سوگند می داد و هر لحظه به رهایی نزدیک تر ، و به جان ، شادمان تر می شد .

چون از میان کلمات تابنده ی نجات بخش ، واژه ی حسین را بر لب آورد ، تا قدیم الاحسان را به آخرین نام پاک سوگند دهد ، ناگهان کانون وجودش لرزید و یاس های لبخند خود را ، شقایقهای شبنم گرفته یافت .

نام زلالی که از آغاز بر لب آدم ، و در ادامه رهایی بخش بنی بشر بود ، تا ابد در دایره ی وجود می تابد و غبار ها و زنگارها را از پرده های دل های مشتاق می زداید و دروازه های روشن اشراق را بر آنها می گشاید.

بر این مبناست که انسان بصیر در می یابد که حسین فقط یک نام برای نامگذاری نور چشمان ، سوگند خوردن برای نان و تعویذی برای حفظ جان نیست . در می یابد که حسین ، برای یک دهه ی سال و توسعاً چهل روز ، آفریده نشده است . او آمده است تا چلچراغ هدایت و کشتی نجات امت باشد . او مصمم است تا اندیشه های کژ را راست گرداند و پاکی ها را جایگزین پلشتی ها کند . قیام کرده تا دانش بشر را به کمال و معرفت او را به نهایت برساند . پس علم ، بدون حضور و بینش او ، بسیار تهیدست و عرفان ، بی فانوس یاد و شوق او ، در کوره راههای ظلمات ، محکوم گمراهی است و انسان ، بی ولایت او در خسران ابدی ، خواهد سوخت ...

بنابرین «حسین» نه تنها یک نام ، که نشان تعالی انسان بر مدار انسانیت و ایمان است . حسین یک جریان آسمانی بر گستره ی زمین و یک کهکشان پاکی ، در آغوش آسمان است. اصلاً حسین یک فرهنگ تعالی بخش است و دریغ و درد که آدمی ، دیر به این حقیقت دست می یابد.

* درک درست ذاکر و مداح از فظیلت و کرامت مداحان :

وقتی که مسئولیت و مأموریت حسینی در گودال قتلگاه کربلا به نیمروز دهم محرم با جسارت نابخشودنی سرکشان حق ستیزی چون شمر پلید و شهامت ، شجاعت و شهادت بزرگ مردی چون دردانه ی یگانه ی تاریخ حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به انجام رسید ، رسالت بزرگ سترگ آزادگانی چون امام سجاد علیه السلام  و حضرت زینب کبری سلام الله علیها آغاز شد .

در آن برهه ی سنگین و هنگامه ی سهمگین ، بار به خون نشسته ی امامت حسینی در کوران درد و طوفان مصیبت باید منزل به منزل و کو به کو فریاد می شد و از رگ های بریده ی به هامون افتاده و بر نیزه رفته ی حسین علیه السلام از زبان ذوالفقارین علی بن الحسین و زینب بنت علی  علیهم صلوات الله در دلهای جهان و جهانیان می نشست و در سرهای عالمیان طنین انداز می شد و چونان نور شکوهمند و جانلزران حسین علیه السلام هیچگاه خاموش نمی شد .

این وظیفه محتوم را این دو داغدار واقعه، تا جان آسمانی شان به جسم بود به بهترین وجه ایفا فرمودند .  اما مسلَّم این بود که فریاد حسین باید از حنجره های حسینیان  همواره طنین انداز می شد تا  این چلچراغ ایزدی ، همواره تابان بماند . چنین نیست که نور ایزدی فریاد و خط حسینی به خاموشی گراید ، زیرا به اشارت زلال ختم المرسلین صلی الله علیه وآله عترت و آثارش به حکم « لن یفترقا حتّی یردا علیّ الحوض » چونان قرآن در سایه ی « انا له لحافظون » قرار دارد و لیک اثر بخشی و برکات ملموس اجتماعی آن منوط به تلاش اجتماعی صاحبان این جریان است .

بدین روی هم در زمان حیات آن دو وارث خون ثارالله و هم بعد از ایشان با ادامه ی بایسته مسیر ابلاغ رسالت حسینی ، توسط امامان معصوم بار این امانت برداشته شد .

چون زمان غیبت فرا رسید ، امر بر پیروان خاندان دشوارتر گردید . چنانکه فقاهت و هدایت علمی و فقهی جامعه را پیشوایان معصوم به ویژه امام صادق علیه السلام با ترویج و نظارت و اشارت خود بر دوش عالمان امت نهاده بودند ، ابلاغ درد هماره تازه ی عاشورا را نیز بر دوش ایشان و خاصه بر عهده ی ذاکران و مداحان گذاشته بودند چنان که این مأموریت را نخست بار به فرمان مستقم وارث خون و حماسه ی حسینی به « بشیر» سپرده شد و او با توانایی تمام ، فریاد برآورد که « یا اهل یثرب لا مقام لکم »

کار مداحان پرداختن عملی به هدف امام حسین علیه السلام است که برای آن قیام نمود. امر به معروف یعنی حرکت همگانی برای خوب و پاک زیستن و نهی از منکر ، یعنی نهضت عمومی برای ترک پلیدی ها که در کلام نورباران ایشان همان « طلب اصلاح در امت» است.

پس مداح مصلح اجتماعی است . رهبری جامعه به سوی صلاح و سداد را بر عهده دارد و ساده انگاری است که با سطحی نگری و مسئولیت گریزی خود را توجیه کند.

از همه مهمتر این است که مداحی پرداختن به امر پروردگار و اجرای خواست پیامبر گزیده ی اوست . رسول عظیم الشأن  اسلام صلی الله علیه وآله به نص صریح وحی الهی پاداش رسالت خود را عشق ورزی عملی به خاندان پاک خویش می طلبد که «قل لا اسئلکم اجراً الالموده ذالقربی».

ذاکر و مادح اهل بیت که این مسئولیت را پذیرفته است ، لابد می داند و باید بداند که امر خداوند بدون نظارت از جانب حضرت کردگاری ، به حال خود رها نمی شود . یعنی اینکه حضرت حق می نگرد که مداح با کدام رتبه کار مهرورزی خاندان عصمت و طهارت را دنبال می کند . آیا در پی امتثال امر الهی است یا هدف دیگری در سر دارد . آیا در کار سنگین شرح واقعه و تحلیل وقایع آن خدای حسین را می بیند یا خدای نکرده دیگری را.

کار ذاکری، اندوه خوانی و پیام رسانی ، یعنی مداحی مادحان اهل بیت عملی است تالی رفتار معصوم و به اشارت معصوم و به منزله ی تداوم واقعه ی سهمگین طف است که قهرمان حماسه و ایثار و عطش ، آن را به بهترین شکل صورت داد و به جانکاه ترین حالت ، زخم هایش را به جان خرید و جان خدایی خود را فدایش فرمود.

اگر مداحان به نکات یاد شده دقیق و عمیق بنگرند ، در می یابند که آنها گزینش شده اند تا بزرگترین وظیفه را که انعکاس فریاد امام شهید و تداوم راه ایشان و بازماندگان ایشان است - به منزل انجام برسانند. برای اینکه این دسته ی برگزیده به جایگاه خود واقف گردند ، توجهشان به نکات زیر اجتناب ناپذیر است.

الف) معرفت به مقام منزلت و حقیقت زمینی و آسمانی امام حسین علیه السلام که کانون محور مداحی و ذاکری است.

ب) شناخت و معرفت نسبت به اولین مداحان پس از واقعه و آگاهی از هدف، روش و سیره ی آنها در ذکر مصایب امام علیه السلام و یاران امام.

ج)باور به اینکه مداحی عبادت و اجرای دستور پروردگار بلند مرتبه است « قل لا اسئلکم اجراً الالموده ذالقربی »

د) پذیرش این حقیقت که پروردگار بلند مرتبه ی بی همتا ناظر کار مداح است و عملکرد او را ارزیابی  می فرماید.

ه) باور به اینکه مداحی به معنی دقیق آن همکاری با امام و تداوم راه ایشان است (هل من ناصر ینصرنی و هل من معین ...)

و) آگاهی از پاداش حقیقی امر مداحی و نعت و منقبت خوانی که خود جلوه مودت فی القربی است.

ز)تخلق به اخلاق مداحی = (رشد مناعت طبع، پایداری به ارزش های مورد توجه ممدوحان و ...)

ح)باور به اینکه مداحی هدایتگری جامعه است.

ط)توجه به قضاوت صحیح جامعه از عملکرد مداح

* راهکارها :

برای اینکه موارد گفته شده را بهتر بتوان به آن عده از افراد جامعه ی هدف که نیازمند این تذکارند منتقل کرد، باید به جستجوی راههای مناسب پرداخت و از خود ایشان نظر خواست اما در یک نگاه کوتاه و گذرا  شاید بتوان به منظور دست یابی به نکات مورد نظر، طریق زیر را پیمود :

اول : برنامه ریزی و اجرای دوره های آموزشی (سیر ه شناسی مداحان = شناخت سیره معصوم و بازماندگان واقعه عاشورا و ائمه ی هدی و اعاظم مداحان سلف)

دوم : تهیه، تولید و انتشار منابع با طراحی ، برنامه ریزی و مدیریت خاص برای تهیه و تولید - و قرار دادنِ آن در اختیار مداحان و گرفتن بازخورد آن .

سوم : برگزاری نشست های دوره ای و دعوت از چهره های علمی  اجتماعی خبره و خبیر جهت تبیین موضوع.

چهارم: استفاده بجا و منطقی و هدفمند از وسایل ارتباط جمعی بویژه رسانه های صوتی و تصویری ملی و استانی.

* درک درست از تأثیر مداحان :

در مباحث نظری بالا بدین نکته نیز توجه شد اما یادآوری می کنم برای بازنمایی دقت و اهمیت موضوع، نکات زیر باید مورد نظر باشد:

الف) بازخوانی آثار مداحی در طول تاریخ و ارائه ی نتایج آن به مداحان

ب) بازیابی نتایج مداحی در رشد و تحول جوامع و ارائه ی آن به مداحان

ج) تبیین ارتباط منطقی مداحی با عمل به تکلیف امام علیه السلام و پیروان وی در متن واقعه

* برخی راهکارها :

۱) طراحی و اجرای پژوهش های کتابخانه ای و میدانی و ارائه ی نتایج آن به مخاطبان.

۲) راهکارهای چهارگانه ای بالا

* رابطه ی صحیح و منطقی با مردم - قبل، حین و بعد از مداحی :

چنان که گفته شد، مداحی انجام وظیفه ای در پی تلاش های پیشوایان معصوم است . بدین روی باور رفتار یا حرکتی که خلاف شأن تالی معصوم باشد خلاف انتظار است.

رابطه ی مداح در همه حال با آحاد جامع ترویج کننده ی روش و منش و سیره پیشوایان دین است .  رعایت احترام همگان و عمل به شیوه مألوف و مطلوب الگوهای زندگی راستین مبتنی  بر آموزه های دینی، مقدمه ی امر مداحی است که در غیر این صورت مداحی راهی به گمراهی و گمراه کردن دیگران و  با دست خود خرمن خود را سوزاندن است.

برای این که برخورداری از سلوک اسلامی و انسانی در جامعه حاصل شود و قطعاً مداحان بانیان و  طلایه داران آنند، لازم است، در قالب روش های یاد شده و ممارست عملی آن ، اقدامات زیر در دستور کار قرار گیرد.

الف) تخلق به اخلاق مداحی یعنی اخلاق و آداب مسلمانی

ب) آشنایی با سرآمدان امر مداحی با توجه به بند 1 همین نوشتار.

*خاتمه:

اگر آن چه که به اختصار از نظر گذشت مورد توجه ، توسع و مداقه قرار گیرد و برای حصول آنها اقدام عملی و علمی صورت پذیرد، و به عبارت دیگر جنبه ی اثباتی موضوع مورد عنایت برنامه ریزان این وادی قرار گیرد، به خودی خود پرداختن به جنبه های سلبی و نبایدِ کار مداحی نیز پرداخته شده است.

آیین فرا رفتن ...
ما را در سایت آیین فرا رفتن دنبال می کنید

برچسب : دکتر هاشمی فرد,مداح,مداحی,سیدمحمدهاشمی فرد,بوشهر,سینه زنی بوشهری,سخنان عاشورایی, نویسنده : روابط عمومی بنیاد دعبل خزاعی بوشهر deabel-boushehr بازدید : 1058 تاريخ : شنبه 4 خرداد 1392 ساعت: 13:27

                                                                                                            علی بهی پور  ـ  بندر بوشهر

 

یکی از آیین ها که همواره نمود بیداری و هشیاری و نمایش فرزانگی و حماسگی  بوده است آیین و مراسم سینه زنی است که در جنوب کشور، به شکلی خاص غیر از مناطق دیگر به نمایش گذاشته می شود. انسان جنوبی در راستای فاجعه ی عظیم کربلا هر سال به خانه تکانی روح و قلب همت گماشته و با برپا داشتن این رسم، غیورانه رو به روی هر چه پلیدی و پلشتی است ایستاده است. شگفت آن که آیین سینه زنی در هر دوره یی توانسته مطابق با آن دوره شکل خود را تغییر داده و با مدرنیته هماهنگ شود و روزگار چرکین را در نوحه ها و کلمات حزن انگیز به نمایش بگذارد.آمیختگی طبیعت در این مراسم با شکوه به شکلی است که هر انسانی را به تحریک و جنبش وا می دارد. به همین جهت است که این مراسم با عنوان «سینه زنی بوشهری» در همه جا از آن یاد می شود، زیرا با همه جای دیگر تفاوت دارد. قسمت اعظم این آیینِ  با شکوه از شکل جغرافیای این منطقه یعنی «بوشهر» وام می گیرد.«دریا» این ثروت عظیم، این بیکران جادویی آمده و عناصر خود را به سینه زنی وام داده است طرزی که حرکت دوار و چرخشیِ سینه زنان، غریو هیجاگونه ی آنان، پرتاب دست ها و بر زمین خوردن پاها، دست بردن در کمر یکدیگر و حول مرکزی گردیدن، از حرکت امواج دریا، غریو موج ها که بر ساحل می کوبند و چرخش آب و کف به لب آوردن ِ لبه ی امواج نشأت گرفته و با طبیعت یکی گشته به نمایش می گذارد. آوای مرغان دریایی بر فرق امواج در موسیقی این منطقه به خصوص بوق ها و سنج ها که سینه زنی را همراهی می کند، بی تأثیر نیست.

 1) سینه زنی پس از پایان یافتن «دمّام» آغاز می گردد. این مراسم  با اجرای نوحه های سبُک و مصراع کوتاه با صدای «پیش خوان» یا سرخوان شروع می شود. پیش خوان در واقع وظیفه ی گرم کردن سینه زنی را به عهده دارد. پیش خوان لازم نیست حتماً داری صدای خوب باشد. سینه زنی با افراد کم سن و سال و با دایره ی کوچک چهار پنج نفری آغاز می گردد. طبقه بندی اصوات در این مراسم دیدنی است، به نوعی که خود گروهی کر را تشکیل می دهند یعنی صدای زیر و نازک در صف های بیرونی ـ  صدای متوسط جوانان در صف های وسط و اصوات بم در صف های جلو (دور نوحه خوان اصلی). پیش خوان که نوحه خوان آغازین است با نوحه های قدیمی و کوتاه و گاهی تکه دوزی شده وظیفه ی گرم کردن و شکل دادن را دارد تا جایی که حلقه ی بزرگ سینه زنان پهناور گشته و سپس نوحه خوان اصلی وارد می شود. گاهی پس از دو حلقه شدن صف ها (در اصطلاح محلی «بُر») نوحه خوان خود را می رساند. معمولاً نوحه خوان بایستی علاوه بر داشتن صدای خوب، دارای حافظه و گاهی طبع شعر نیز باشد که البته الزامی نیست. ولی باید اطلاع کافی از سینه زنان خود داشته باشد و آنان را بشناسد. وظیفه ی هدایت سینه زنان و نظم دهی سینه زنی وظیفه ی «بُر ساز» است که خود در سینه گردانی همدوش نوحه خوان می باشد. او خود سینه زنی حرفه یی است و با مشاهده چهره و ریخت سینه زنان و حرکت آن ها می تواند با آسانی پی به مهارت آن ها برده و آن ها را برای حضور در برهای جلو تر دعوت کند. نوحه خوان، نوحه های خود را با نوحه های حزن انگیز سنگین و گاهی تفکر آمیز و مشحون از اندیشه و با ریتم آهسته می آغازد.این خود برگرفته از آگاهی خاصی است. سینه زنی بوشهری خود یک میدان رزم است؛ در میدان رزم، هماوردان در آغاز با کلمات سنگین و نصایح گونه خود را معرفی می کنند که در اینجا که آوردگاهی مذهبی است شکل معرفتی نوحه ها با نصایح که یادآور کلمات نصیحت گونه و سنگین امام شیعیان«حسین ابن علی علیه السلام » هنگام رزم بود تطابق دارد. با تغییر لحن و ریتم نوحه ها، نوحه خوان به سمت آهنگ های هیجانی رفته، همزمان «بُرساز» نیز به تعداد برها افزوده و جمعیت را فشرده  (حمله) به سمت نوحه خوان و ازدحام به دور او می کند. تو در تویی حلقه ها به دور نوحه خوان «هن هن» نفس ها، غریوهای ناخودآگاه از حنجره ی سینه زنان نوحه خوان را به هیجان آورده و او را به سمت اوج برده، نوحه خوان دستور «واحد» را صادر می کند. با اجرای این قسمت که خود مبحثی دیگر می طلبد، ریتم سینه زنی یکی در میان می شود. سینه زنان در حرکت به جلو دست بر سینه زده و در بازگشتن به عقب دست ها بالا رفته برای حرکت بعدی. در این قسمت سینه زنان، همسرایی نمی کنند و تنها به واحد گوش فرا می دهند. اشعار این قسمت از سینه زنی معمولاً بدون انقطاع است. اما در سال های کنونی به تأثیر از آهنگ های جدیدتر نوحه های دیگر برای واحد آماده شده است که دارای ریتم سکوت و هیجانات دیگرگونه است که خود موافقان و مخالفانی داشته و جای طرح آن فرصتی جدا می طلبد.پس از واحد، نوحه خوان با گفتن لفظ «مظلوم» سینه زنان را آماده ی شنیدن ملودی «چاوشی» کرده که روی  ریتم بلا انقطاع واحد که در حال ادامه است شکل می گیرد.

2) ساختار تدویری در سینه زنی بوشهری

« حرکت چرخشی و هم آهنگ دوایر تو در توی «بر» های سینه زنی، ضربه های همزمان دست ها و تلاطم غرور و عاطفه برانگیز این دوایر زنده انسانی در همان حال یادآور طواف آهنگینی گرد دوست است. ساخت همیشه  ی تدویری آثار و نمودهای مذهبی را گرد وحدت محوری القا می کند.  شما اگر در مسجد بزرگ اصفهان و دیگر مساجد آن منطقه و زیر گنبد فیروزه گون و پر هیاهو از نقش ها  و طرح های متقارن بنشینید و به بالا خیره شوید در می یابید  که نقش ها در حواشی پایینی سقف گنبد به تدریج به سمت مرکز خود که نقطه ی انتهایی باشد حرکت رازگونه یی دارند گویی ابتدا همیشه آهسته و با شتاب به جانب آن نقطه ی کذایی از هم سبقت می گیرند و در نهایت در نقطه ی میعاد به هم می رسند و یگانه می شوند این ساختار تدویری به گونه یی یادآور ساختار منحنی آسمان نیز هست، خصوصاً شب های تاریک که ستاره ها تا ژرفای ابدی آسمان را مجسم می سازند» 

 

3)کثرت در وحدت، وحدت در کثرت و نمود آن در سینه زنی

یکی شدن و به یگانگی رسیدن یکی از رهاوردهای سینه زنی و این آیین پر هیبت است از همانگاه که سینه زنان  با دست چپ کمر سینه زنِ کناری خود را گرفته به این معنی است که: با یکی شدن می خواهیم کمر همت ببندیم در این عزا و تشریک مساعی کنیم. رسم است که سینه زنان به کمر خود شال می بندند و در واقع نشان می دهند که در این آیین عزاداری برای همکاری کمر همت بسته اند و با هم یک تن اند؛ یک تن واحد. گردش دست ها با هم، گردیدن حول یک محور و یک نقطه، چرخش پاها در یک زاویه ی دایره یی و در نهایت و در نهایت یک وحدت کثیر است. انسان با دیدن حلقه های تو در توی سینه زنی بوشهری و تشابه آن به حرکت حلزونی در یک محور به یاد این شعر حافظ می افتد:

                                                                                                                                                                                         از خلاف آمد عادت  بطلب کام  که  من       

  کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم

 

 

 

آن جمعیت بسیار و پریشان خاطر را به نقطه ی واحد رساندن و یک دست و یک صدا را تکرار کردن اتحادی است زیبا از آن جمع پرشور و پریشان آدمی.

 

4) هیجان آخرین

سینه زنی بوشهری با اجرای «هیا مولا» به پایان می رسد. بلافاصله پس از دعای نوحه خوان و با ادای کلمه ی «مرواتون همه سال» ۱

که واژه یی باستانی است، سینه زنان به دسته های کوچک تقسیم شده و در حالی که با دست ها کمر یکدیگر را گرفته اند پشت سر هم حرکت کرده و جملات شعار گونه و رجز گونه یی را تکرار می کنند که در جواب شخص سرآهنگ می باشد. در این گونه حرکات سینه زدن در کار نیست، تنها هنگام ایستادن رو به روی  یکدیگر همان کلمات شعار گونه را تکرارکرده و سینه زدن را به مرز جنون می کشانند که گاه به غش کردن برخی سینه زنان می انجامد؛ این مرحله اوج آخرینِ سینه زنی در بوشهر است. بررسی از ناحیه ی دیگر این آیین پرشور به درازا خواهد انجامید. بی شک لحظه هایی در این نوع مراسم وجود دارد که از نقطه نظر جمال شناسی قابل تأمل و نقد و بررسی نیز خواهد بود.

۱ـ مروا: فال نیک، بخت نیک، نوعی دعای خیر؛ ضد مرغوا یعنی فال بد:

 آری چو پیش آید قضا مروا شود چون مرغوا   جای طرب گیرد شجن جای شجر گیر گیا

 

آیین فرا رفتن ...
ما را در سایت آیین فرا رفتن دنبال می کنید

برچسب : علی بهی پور,سینه زنی بوشهری,مقاله,سینه زنی,بوشهر, نویسنده : روابط عمومی بنیاد دعبل خزاعی بوشهر deabel-boushehr بازدید : 1594 تاريخ : چهارشنبه 8 خرداد 1392 ساعت: 23:16

 

 

نازم حسین را که چو در خون خود تپید/ شیواترین حماسه ی عالم بیافرید

دیدی دقیق باید و فکری دقیق تر/ تا پی برَد به نهضت آن خسرو رشید

قامت چو زیر بار زر و زور خم نکرد/ در پیش عزم و همت وی آسمان خمید

تا ننگرد مذلت و خواری و ظلم و کفر/ داغ جوان و مرگ برادر به دیده دید

بربسته بود باب فضیلت به روی خلق/ گر قتل او نمی شدی این باب را کلید

برگی بود ز دفتر خونین کربلا/ هر لاله و گلی که به طرف چمن دمید

از دامن سپید شریعت زدود و شست/ با خون سرخ خویش، سیه کاری یزید

یکسان رخ غلام و پسر بوسه داد و گفت/ در دین ما سیه نکند فرق با سپید

بُد تشنه ی عدالت و آزادیِّ بشر/ آن العطش که از دل پر سوز می کشید

چونان که گفت خواهر خود را اسیر باش/ آزاد تا جهان شود از قید هر پلید

خوش بخت ملتی که از این نهضت بزرگ/ گردد ز روی معرفت و عقل مستفید

(خوشدل) دریغ و درد که ما بهره کم بریم/ زین نهضت مقدس و زین مکتب مفید

(شاعر:شادروان خوشدل تهرانی)

آیین فرا رفتن ...
ما را در سایت آیین فرا رفتن دنبال می کنید

برچسب : اشعارناب عاشورایی,اشعارعاشورایی,خوشدل,شفق, نویسنده : روابط عمومی بنیاد دعبل خزاعی بوشهر deabel-boushehr بازدید : 2467 تاريخ : يکشنبه 12 خرداد 1392 ساعت: 13:34

uord0y0jo4uvzqcae4w3.jpg

 

* در مرکز قیامت حسین، در مرکز رجعت حسین در مرکز ظهور حسین، چرا در مرکز کار و اندیشه و عمل و محافل ما حضرت اباعبدالله نباشد؛ پس ما نفَس به نفَس به حسین نیازمندیم. (دکترسنگری)

* کربلا نشان داد، با شکیب در عطشی کوتاه، می توان همیشه ی تاریخ را سیراب کرد. (دکترسنگری)

* حسین یعنی زیبایی، مگر می شود با زیبایی همراه و همسایه بود و زیبا نشد. (دکترسنگری)

* هر کس کتاب 72 صفحه ای عشق عاشورا را خوب بخواند، شیرازه ی سعادت را در زندگی اش گسسته نخواهد دید. (دکترسنگری)

* عجیب حکایتی است! عزیزترین ها، حسین علیه السلام و یوسف علیه السلام از "گودال" و "چاه" به آسمان عزت رسیده اند. (دکترسنگری) 

آیین فرا رفتن ...
ما را در سایت آیین فرا رفتن دنبال می کنید

برچسب : دکترسنگری,سخنان عاشورایی,عزاداری سنتی بوشهر,دکتر شریعتی, نویسنده : روابط عمومی بنیاد دعبل خزاعی بوشهر deabel-boushehr بازدید : 1865 تاريخ : يکشنبه 12 خرداد 1392 ساعت: 13:33

vwsay0tmulv5vmxxyl7l.jpg

مسئله ی ۱۰۰۰ رساله توضیح المسایل: اگر انسان یکی از کلمات حمد یا سوره را نداند، یا عمداً آن را نگوید یا به جای حرفی حرف دیگر بگوید، مثلاً به جای (ض) (ظ) بگوید یا جایی که باید بدون زیر و زبر خوانده شود، زیر و زبر بدهد، یا تشدید را نگوید نمازش باطل است.

ضرورت قرائت صحیح نماز / ۰۳:۳۸

اشکالات عمده ی نماز از نظر شرعی / ۰۴:۳۵

قرائت سوره حمد (۱) / ۰۶:۰۴

قرائت سوره حمد (۲) / ۰۵:۰۲

قرائت سوره حمد (۳) /۰۴:۱۰

قرائت سوره حمد (۴) / ۰۲:۵۳

قرائت سوره حمد (۵) / ۰۵:۴۲

قرائت سوره توحید (۶) / ۰۳:۵۴

قرائت سوره توحید (۷) / ۰۴:۲۰

قرائت سوره توحید (۸) / ۰۳:۵۶

قرائت سوره توحید (۹) / ۰۳:۱۱

احکام کلی پیرامون سوره حمد (۱۰) / ۰۴:۰۴

احکام کلی پیرامون سوره توحید (۱۱) / ۰۱:۳۸

احکام کلی پیرامون قرائت در نماز (۱۲) / ۰۵:۱۰

آیین فرا رفتن ...
ما را در سایت آیین فرا رفتن دنبال می کنید

برچسب : نماز,قرائت صحیح, نویسنده : روابط عمومی بنیاد دعبل خزاعی بوشهر deabel-boushehr بازدید : 2931 تاريخ : يکشنبه 12 خرداد 1392 ساعت: 13:33